تحلیل تطبیقی مرجعیت علمی؛ تفاوتهای نظام آموزش عالی و آموزش پزشکی
ناصر باقریمقدم، دانشیار مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور و دبیر شورای آیندهنگاری فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در همایش الگوری اسلامی ایرانی پیشرفت به بررسی چالشهای تحقق مرجعیت علمی در کشور پرداخت. وی با اشاره به اهمیت این هدف در سیاستهای علم و فناوری، تأکید کرد که تحقق مرجعیت علمی نهتنها به معنای تولید دانش، بلکه به مفهوم هدایت جریانهای دانشی در سطح بینالمللی است.
ناصر باقریمقدم، دانشیار مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور و دبیر شورای آیندهنگاری فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در پنلی با عنوان مرجعیت علمی باید ها و نباید ها در چهاردهین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: "مرجعیت علمی یکی از شاخصهای مهم پیشرفت ملی محسوب میشود و اسناد بالادستی کشور، از جمله سیاستهای کلی علم و فناوری و نقشه جامع علمی کشور، به آن توجه ویژهای داشتهاند. این هدف به معنای نقشآفرینی محوری در تحقیقات جهانی و شکلدهی به جریانهای دانشی است".
وی افزود: «نظام آموزش عالی بر توسعه دانش بنیادین، استقلال دانشگاهی، تجاریسازی پژوهش و ارتقای جایگاه بینالمللی دانشگاهها متمرکز شده است. در مقابل، نظام آموزش پزشکی و سلامت، بیشترین تمرکز را بر گسترش فناوریهای سلامت، پذیرش بیماران خارجی، دیپلماسی علمی سلامت و ایجاد بازار خدمات سلامت قرار داده است.»
وی با اشاره به چالشهای موجود در هماهنگسازی سیاستهای علمی این دو حوزه تصریح کرد: «تفاوتهای ساختاری، نهادی و سیاستی میان این دو نظام آموزشی، موجب شده است که تحقق یکپارچه مرجعیت علمی با موانعی روبهرو شود. برای رفع این چالشها، لازم است یک رهیافت جامع تدوین شود که از ظرفیتهای مکمل هر دو حوزه بهره بگیرد.»
وی تأکید کرد: «تنها از طریق تعامل هدفمند میان دو نظام آموزشی و تدوین سیاستگذاری یکپارچه، میتوان به ارتقای موقعیت علمی ایران در سطح جهانی دست یافت. این امر نهتنها موجب رشد علمی کشور خواهد شد، بلکه نقش مؤثری در تثبیت جایگاه علمی ایران در عرصه بینالمللی ایفا خواهد کرد».
تجربیات تمدنی در مرجعیت علمی
غلامحسین رحیمی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در پنل «مرجعیت علمی؛ بایدها و نبایدها» به بررسی نقش تمدنها در دستیابی به مرجعیت علمی پرداخت. وی با اشاره به تجربیات تمدنی تاریخی، تأکید کرد که بهرهگیری از شواهد تمدنی یکی از راههای اساسی تحقق مرجعیت علمی در دوران معاصر است.
رحیمی در این نشست اظهار داشت: «مرجعیت علمی یکی از اهداف متعالی هر جامعه پویا و پیشرفته محسوب میشود. بررسی تاریخ تمدن بشری نشان میدهد که تمدنهایی مانند یونان، اسلامی و غربی، هر یک در دورهای توانستهاند به موقعیت مرجعیت علمی دست یابند.»
وی افزود: «پژوهشها نشان میدهد که در این تمدنها، پنج عامل اصلی در شکلگیری مرجعیت علمی نقش داشته است؛ شامل دانایی و دانشوری، پرسشگری و جویشگری، پیشگامی و پیشتازی، رهبری و پیشوایی، و پایداری و دیرپایی.»
وی با اشاره به مبانی تمدنی که زمینهساز تحقق مرجعیت علمی شدهاند، تصریح کرد: «تمدنهای پیشرو نهتنها بر تولید دانش تأکید داشتهاند، بلکه ساختارهایی بنیادین را ایجاد کردهاند که به استقرار مرجعیت علمی کمک کرده است؛ از جمله حکمرانی علم، مدارا و سهلگیری اجتماعی، منش نوآورانه، انعطافپذیری مداوم، و مدیریت علمی مرجعساز.»
وی تأکید کرد: «ایران نقش کلیدی در تحقق مرجعیت علمی در تمدن اسلامی داشته و این مواریث میتواند امروز نیز در سیاستگذاریهای علمی کشور مورد بهرهبرداری قرار گیرد. بررسی دقیق این تجربیات تاریخی، میتواند مسیر دستیابی به مرجعیت علمی را هموار کند.»
وزیر سابق علوم: ناهماهنگی میان دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت علوم باعث هدررفت سرمایه است.
محمد علی زلفی گل در افتتاحیه چهاردهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی که صبح امروز در مرکز الگو برگزار شد، با تأکید بر اهمیت مرجعیت علمی در نظام فناوری کشور، گفت: در حوزه مرجعیت علمی کتابی را تدوین و طی آن ۱۰۰ سؤال را ما مطرح و سعی کردیم برای اینها پاسخ مناسبی پیدا کنیم و در حد توان به این سؤالات در کتاب پاسخ دهیم. این کتاب در فرهنگستان علوم منتشر خواهد شد.
وی با بیان اینکه در بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری توجه ویژهای به علم و پژوهش دارند، اظهار کرد: مرجعیت علمی «محل رجوع بودن به دلیل ارائه نظریه، اختراع، محصول یا خدمت جدید و در حقیقت، یافتههای علمی، فناوری یا نوآوری برای دستیابی به دانایی» تعریف میشود.
زلفی گل با تأکید بر اهمیت دانایی، یادآور شد: دستیابی به دانایی فرایندی تدریجی است که از روشهایی آسانسوری و رانتی قابل دسترسی نیست.
عضو هیات علمی دانشگاه همدان با تشریح مفاهیم کلیدی دانایی، علم و عقل و فناوری، خاطر نشان کرد: دانا کسی است که علم و عقل را توأمان دارد و جامعه دانا جامعهای بر بستر فرهنگ سالم، همراه با بهکارگیری توأمان عقل و علم است که بر مبنای هدایت قانون تعریف شده است.
وی، نوآوری را فرایندی توصیف کرد که یک ایده ذهنی به خدمت، ثروت، نظریه جدید یا محصولی جدید تبدیل میشود و ادامه داد: دانش نیز مجموعهای از دانستههای بشر است که ثبت و ضبط شده و علم مجموعهای از تلاشهای نظاممند برای درک عالم، حل مسائل جامعه، پاسخ به کنجکاویهای علمی و کشف واقعیتهای جهان هستی است.
وی با تأکید بر اینکه علم به واسطه شفافیت، خاصیت خودترمیمی و قدرت خلاقیت و پیشبینی دارد و قادر به حل مسائل و بحرانها است، یادآور شد: عقل نیز مهارتی برای برنامهریزی و پیشگیری از مشکلات و هنر حل بحران تعریف شده است.
زلفی گل یکی از مشکلات در ارزیابیها را عدم توجه به تفاوت علم و فناوری دانست و گفت: در علم، مالکیت مطرح نیست و مرز مشخصی وجود ندارد، در حالی که در فناوری، به عنوان هنر به کارگیری علم، مالکیت مطرح است و قابل خرید و فروش است. در این کتاب، تفاوتهای علم و فناوری را از نظر هدف، برنامه، مدت زمان و نوع پژوهش، در قالب جدولی ارائه کردهایم.
این استاد دانشگاه همدان با اشاره به نتایج به دست آمده از این مطالعات، خاطر نشان کرد: تولید علم به مرجعیت و مصرف علم به رفاه میانجامد و تحقق مرجعیت علمی مستلزم پژوهش روشمند است که میتواند در سطوح فردی، گروهی، محلی، ملی و حتی بینالمللی صورت گیرد.
وی با تاکید بر ضرورت توجه به زیستبوم علم و فناوری و همچنین منابع و قوانین، به پیشرفتهای قابل توجه ایران در حوزه علم و فناوری اشاره کرد و ادامه داد: تعداد دانشمندان یک درصد برتر از ۴ نفر در سال ۲۰۰۴ به ۹۴۲ نفر در سال ۲۰۲۳ افزایش یافت، ضمن آنکه تعداد نشریات علمی تحت نمایه بینالمللی از ۱۰۱ به ۲۰۹ مجله ارتقاء یافت.
وی این دستاوردها را نتیجه زحمات دانشگاهیان و فارغالتحصیلان دانست و گفت: در این کتاب برای تحقق مرجعیت علمی همچنین به بررسی بایدها و نبایدها پرداختیم و در بخش نبایدها موضوعاتی، چون ممانعت از توسعه شبهعلم، اجتناب از دوگانهسازی مفاهیم علمی و اولویت دادن به منافع ملی در قانونگذاری مطرح شده است.
وزیر سابق علوم، نبود سند نظام ملی نوآوری، ضعف در اجرای قانون مالکیتهای فکری و نبود بیمه پژوهش و فناوری را از نبایدهای حوزه توسعه مرجعیت علمی بیان کرد و گفت: در زمانی که در وزارت علوم بودم، سامانهای تحت عنوان "صدف" را برای ثبت اختراعات راهاندازی کردیم که در آن ۸۴ ثبت اختراع به ثبت رسیده است.
زلفی گل با تاکید بر ضرورت توجه به رویکرد چرخهای علم، نمونه آن را ظروف یک بار مصرف سلولزی و پروتئینی (ذرت) دانست که جایگزین مناسبی برای ظروف یک بار مصرف پلی استایرن شده است و افزود: در مرجعیت علمی باید به مرجعیت علمی بومگرا و همگرا توجه شود، نمونه آن مهار و مصرف دیاکسید کربن و خشکسالی است که برای آنها برنامهای نداریم.
زلفی گل ادامه داد: در سال ۱۳۸۷ مقالهای با عنوان «نوآوری فرهنگی و فرهنگ نوآوری» منتشر کردیم که بسیاری از اقدامات لازم برای پیشرفت در این حوزه را مشخص میکرد؛ اما هنوز بسیاری از این اقدامات عملیاتی نشدهاند. یکی از مشکلات اساسی کشور، تمرکز بر مزیتهای نسبی مانند منابع معدنی و کمتوجهی به مزیتهای جدیدی است که از طریق علم و فناوری قابل دستیابی هستند.
وی با بیان اینکه توسعه پایدار بدون توجه به یافتههای علمی میسر نیست، اظهار کرد: یکی از چالشهای مهم، نگاه جزئینگر به علم به جای درک کلنگر از آن است. ارتباط میان هنر و علوم انسانی و طبیعی بسیار مهم و دارای جنبههای واگراست. متأسفانه، وزارتخانهها، دانشگاهها و پژوهشگاهها (وزارت بهداشت، وزارت علوم و ...) بهطور مجزا عمل میکنند، در حالی که باید با همافزایی و بهکارگیری شاخصهای ارزیابی یکسان، به پیشرفت کمک کنند.
زلفی گل افزود: ۷۵ رشته مشترک بین وزارتخانههای علوم و بهداشت وجود دارد، چون دو وزارتخانه بهطور مجزا عمل میکنند و این نشان از بیبرنامگی و عدم هماهنگی در سیستم آموزش عالی کشور دارد. این موضوع منجر به هدر رفت منابع و امکانات شده و اثربخشی تحقیقات را کاهش میدهد.
وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری یکی دیگر از نمونههای بارز بیبرنامگی را استخدام اساتید رشتههایی مانند ریاضی، فیزیک، ادبیات، زبان، تربیت بدنی، معارف و... در کنار رشتههای پزشکی در دانشگاهها عنوان کرد و ادامه داد: ساخت دو سالن کنفرانس مجزا در فاصله ۱۰۰ متری از یکدیگر با هزینه ۲۰۰۰ میلیارد تومان در دو دانشگاه مجاور از دیگر نشانههای بی برنامگی است و نبود هماهنگی و برنامهریزی در دانشگاهها است.
وی این وضعیت را نمونهای از هدر رفت سرمایه و امکانات دانست که مانع از پیشرفت تحقیقات بینرشتهای و چندرشتهای میشود.
در چهاردهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح شد؛
طراحی مسیرهای میانرشتهای برای دستیابی به مرجعیت علمی
صمد نژادابراهیمی، استاد دانشگاه شهیدبهشتی، در پنل «مرجعیت علمی؛ بایدها و نبایدها» به بررسی نقش مسیرهای میانرشتهای در دستیابی به مرجعیت علمی پرداخت. وی با تأکید بر اهمیت علوم پیچیده و اثرگذار، تصریح کرد که صرفاً حجم تولید علم کافی نیست، بلکه کشورها باید بتوانند به حوزههای میانرشتهای ورود کرده و مسیر آینده علم را نیز تعیین کنند.
نژادابراهیمی در این نشست اظهار داشت: «مرجعیت علمی در جهان امروز بیش از آنکه وابسته به تعداد مقالات علمی باشد، به توانایی کشورها در شکلدهی به علوم میانرشتهای و اثرگذاری بر روندهای دانش جهانی بستگی دارد. پژوهشهای ما نشان دادهاند که ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای میانرشتهای، میتواند به مرجعیت علمی نزدیکتر شود.»
وی افزود: «بر اساس تحلیلهای انجامشده با شاخصهای مزیت نسبی آشکار شده (RCA) و پیچیدگی حوزههای علمی (SCI)، چهار حوزه اصلی علوم انسانی، علوم زیستی، علوم سلامت و علوم فنی- مهندسی، به عنوان چارچوب تحلیل انتخاب شدهاند. در این چارچوب، گذرگاههای میانرشتهای همچون حرکت از روانشناسی کاربردی به علوم اعصابشناختی، از زیستشناسی مولکولی به ژنتیک سامانهای، و از علوم تربیتی به فناوریهای یادگیری شناختمحور، به عنوان نمونههایی از مسیرهای ضروری برای دستیابی به مرجعیت علمی شناسایی شدهاند.»
وی با اشاره به لزوم سیاستگذاری جامع در این زمینه تصریح کرد: «این مسیرها حاصل تلفیق ظرفیتهای علمی بالفعل کشور با ساختار شبکهای علم جهانیاند. برای دستیابی به مرجعیت علمی، باید از مرزهای دانش عبور کرد و ارتباط میان رشتههای مختلف را تقویت نمود.»
وی تأکید کرد: «تحقق این امر نیازمند بازنگری در سیاستهای علمی کشور و ایجاد نقشهای جامع برای توسعه مسیرهای میانرشتهای است. تنها از طریق این گذرگاههای دانشی میتوان جایگاه علمی کشور را در سطح بینالمللی تثبیت کرد.»
در چهاردهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح شد؛
علم نه تنها ابزاری برای شناخت جهان، بلکه عاملی برای سعادت، کمال و تمدنسازی است.
یعقوب فتحاللهی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در پنل «مرجعیت علمی؛ بایدها و نبایدها» به بررسی نقش فرهنگ علمی در توسعه تمدن بشری پرداخت. وی تأکید کرد که علم نه تنها ابزاری برای شناخت جهان، بلکه عاملی برای سعادت، کمال و تمدنسازی است.
فتحاللهی در این نشست اظهار داشت: «پیدایش علم و دانش با خلقت انسان برابر است، چرا که بشر همواره در جستوجوی فهم و درک جهان بوده است. همه ادیان آسمانی و مکاتب بشری بر اهمیت کسب علم و دانش تأکید دارند و آن را راهی برای پیشرفت و افتخار میدانند.»
وی افزود: «علم نه فقط مجموعهای از تفکرات بشری، بلکه محصول کوشش جمعی انسان است که نظم خاصی یافته و مسیر سعادت، آبادانی و توسعه تمدن را فراهم میکند. علم، انسان را توانمند میسازد تا آینده را آنگونه که میخواهد بسازد و در این مسیر، مسئولیت اجتماعی دانشمندان و مؤسسات علمی نقشی اساسی دارد.»
وی با اشاره به ضرورت بازآفرینی روابط میان علم، دین و جامعه تصریح کرد: «درک جدیدی از روابط میان انسان و طبیعت، و میان علم و جامعه باید ترویج شود. این امر از طریق اقدامات اجتماعی و سیاسی جدید و توسعه فرصتهای علمی و فرهنگی میسر خواهد شد.»
وی تأکید کرد: «با بازآفرینی نقش نهادهای علمی در فرهنگ، اجتماع و اقتصاد، میتوان مرجعیت علمی را تقویت کرد. نهادینهسازی فرآیندهای علمی و گسترش ارتباط علم با سایر روشهای فکری، به مشروعیتبخشی علمی در حل مشکلات اجتماعی و سیاسی کمک خواهد کرد.»
وی در پایان خاطرنشان کرد:ضروری است که مرزهای اقتدار علمی را بازتعریف کنیم تا پرسشهای حکمرانی را دربر گیرد و روابط میان قدرت، قانون، دین، و دانش علمی را شفافسازی کند. تنها از این مسیر میتوان به جایگاه علمی برجسته در سطح بینالمللی دست یافت.